“مك كوئین” در راه رسیدن به محل مسابقات قهرمانی جام پیستون در كالیفرنیا برای مسابقه دادن با دو رقیب دیرینه، به طور غیر منتظره ای خود را در جاده ۶۶ شهر رادیاتور اسپرینگ می‌یابد و با شخصیت‌های این شهر آشنا می شود و متوجه میشود كه زندگی همانند یك سفر است نه خط پایان …
چند دوست تصمیم به انجام بازی “جرات یا حقیقت” می گیرند تا کمی تفریح نمایند، اما بزودی متوجه می شوند که این فقط یک بازی عادی نیست!
“تام” و “جری” وارد دنیای شگفت انگیز کارخانه شکلات سازی “ویلی ونکا” میشوند و اتفاق های جالبی را رقم میزنند …
تام و جری در حال استراحت در کنار ساحل هستند، که سه شخص از راه می رسند و موش و گربه با آن ها به یک ماموریت جاسوسی برای متوقف کردن اختراع جدید دکتر Zin می روند. اختراعی که باعث ایجاد لشکری مملو از گربه های رباتیک خشمگین شده است!
“تام” و “جری” یک تخم عجیب پیدا می کنند که از آن یک بچه اژدها بیرون می آید، حالا آنها باید از این بچه اژدها نگهداری کنند …
تام به همراه جری وارد یک ماجراجویی جدید می شوند. آن ها با لوبیاهای سحرآمیز وارد سرزمین غول ها می شوند و اتفاقات جالبی برای آن ها رخ می دهد …
در این قسمت “جری” کوچکترین عضو گروه رابین هود میشود …
در شهر لندن، شخصی به دزدی جواهر در اطراف “اسکاتلند یارد” می پردازد و خانم Red که یک خواننده زیباست قربانی این دزدی می شود. او از شرلوک هولمز درخواست کمک میکند و شرلوک هم برای حل کردن پرونده از دستیارش جری میخواهد با تام، گربه‌ی خانم Red همکاری کند …
مثل همیشه تام و جری در حال تعقیب و گریز هستند، اما این دفعه ماجراها در یک کشتی دزدان دریایی رخ می‌دهد …
تام و جری به مریخ می روند! در طی صعود به منطقه فضایی، تام با طرح ها و نقشه ها و دستگاه های مختلف در تعقیب جری می باشد. کارمندان در حال آزمایش روی مواد غذایی خشکیده هستند (موادی که تا زمانی که مرطوب می شوند، از هم متلاشی شده و به خوراکی تبدیل می شوند). به گوش می رسد که “باز بلیستر” و “بیف بوزارد” در حال رفتن به مریخ هستند و…
“ریدیک” که مورد خیانت هم نوعانش واقع شده است، خود را در سیاره ای خورشیدی سوخته و متروکه می یابد، که در آن باید با نوعی از بیگانگان فضایی متجاوز مقابله کند، و در این راه قدرتی بسیار بیشتر از قبل بدست می آورد!
دو بازمانده “پیچ بلک” توسط یک کشتی فضایی غول پیکر دستگیر می شوند. رهبر قدرتمند سفینه زندانی مخصوص برای ارباب تبهکاران داشته و علاقه خاصی به “ریدیک” پیدا می کند. او سرگرمی عجیبی دارد، او تبهکاران تحت تعقیب را دستگیر کرده و از آنها مجسمه های زنده می سازد!
خلافکاری تحت تعقیب به نام “ریدیک” پا به سیاره ای به نام هلیون پرایم می گذارد و در آنجا با امپراطوری به نام “نکرومونجر” ها روبرو می شود، که قصد دارند تمام انسان های جهان را یا مطیع خود کرده و یا آنها را از بین ببرد!
هنگامی که یک مامور سابق پلیس استرالیا به صحرا تبعید می شود تا توسط ملکه شیطانی کشته شود، توسط قبیله ای از کودکان نجات داده می شود و …
“مکس” مامور پلیس سابق، اکنون یک مرد آواره و تنهاست که در سرزمین های استرالیا که به بیابانی خشک تبدیل شده سفر میکند. تنها هدف او زنده ماندن است تا اینکه به گروه کوچکی از مردم بی دفاع بر می خورد که توسط یک دسته موتور سوار مورد آزار و اذیت قرار می گیرند و تصمیم می گیرد به آن ها کمک کند …
